همدان یک منطقه تفریحی-تاریخی معروف دارد به نام «گنجنامه». مجاور بودن با کوه الوند و سنگ نوشته های تاریخی دوره هخامنشیان و نیز آبشار و طبیعت زیبا، باعث شده که یکی از جاذبه های مهم توریستی استان باشد.
دو سالی است که تله کابینی در این منطقه نصب و راه اندازی شده که مردم را تا پناهگاه اول صعود به قله الوند بالا می برد. آنجا دشت زیبایی قرار دارد که به آن «میدان میشان» می گویند.
(نمای زیبایی از یک صبح بارانی بهاری در میدان میشان-عکس از من نیست!!)
دیروز با خانواده آنجا بودیم. حجم افرادی که در میدان میشان تردد می کردند، بسیار زیادتر از مواقعی بود که تله کابین راه نیافتاده بود. متاسفانه، حجم زباله های تولیدی مردم که «بی مسئولانه» در طبیعت رها شده بود، زیاد بود و توی ذوق می زد.
یادم می آید که گروه های طبیعت دوست و علاقه مند به میراث فرهنگی ِمحلی و رسانه های غیردولتی، بارها از مخالفت با احداث این تله کابین سخن گفته بودند. شاید این سوال ساده را هنوز برخی ها ندانند که چرا احداث تله کابین یا جاده برای یک منطقه گردشگری طبیعی، در کشور ما، هشدار جدی برای طبیعت آنجا محسوب می شود.
پاسخ این سوال این است که اولا در فرآیند احداث آن تله کابین یا جاده، بخشی از منابع طبیعی منطقه از بین می رود؛ افزون بر آن، حجم تردد ناشی از تله کابین یا جاده، با ایجاد آلودگی صوتی، آرامش حاکم بر طبیعت گیاهی و جانوری منطقه را از بین می برد.
اما مهم تر از همه اینها، این است که تله کابین، یا جاده، باعث می شود که پای گردشگر «غیر مسئول» به طبیعت منطقه باز شود. چنین گردشگری، قدر زیبایی ها و مواهب خدادادی موجود در طبیعت را نمی داند و با اعمالی نظیر آسیب زدن به پوشش گیاهی منطقه(چیدن گیاهان و گل ها، پاکوب کردن، سوزاندن درختها و گیاهان و غیره) و رها سازی زباله های پلاستیکی و غیرپلاستیکی در آن، اقدام به تخریب محیط زیست محل می کند.
نکته این است که قبل از احداث آن تله کابین یا جاده، اغلب کسانی که به منطقه سفر می کردند، سختی ها و مشقات راه را به جانشان می خریدند و با طبیعت پیوند عمیق تری داشتند. در میان چنین افرادی، احتمال آسیب زدن به طبیعت، بسیار کمتر از گروه گردشگران «غیر مسئول» است که صرفا با پرداخت وجه نقد، می توانند به منطقه سفر کنند.
نکته مهم مرتبط در مورد کشور ما هم این است که به دلیل فقر فرهنگی و فقدان آگاهی های زیست محیطی، اغلب مردم جزو گردشگران غیر مسئول طبقه مندی می شوند و تا وقتی که ایجاد ظرفیت های فکری و فرهنگی در آنها صورت نگرفته، نباید پایشان به مناطق طبیعی به این شکل کنترل نشده و آسان، باز شود.
(گوشه ای از زباله های جمع شده در کنار نهرهای جاری در میدان میشان-چهار سال پیش-شهریور87)
پی نوشت:
1-عمیقا دوست دارم یک یا چند بار، برنامه پاکسازی در میدان میشان برگزار کنیم. آن هم در روز شلوغ که مردم، ما را ببینند. مطمئنا مشابه تجربیات قبلی که داشتیم، این کار، بر تغییر نگرش عده ای اثر گذار خواهد بود. متاسفانه ان جی او های محلی استان را نمی شناسم و شاید لازم باشد خودمان با برخی دوستان، مستقلا دست به کار شویم.
2-تصمیم گرفتم از این به بعد حتما با خودم در کوله پشتی ام، کیسه زباله اضافه داشته باشم که هرجا رفتیم، اقدام به پاکسازی کنیم. هرچند بخشی از این پاکسازی، با هدف «پاکسازی منطقه مورد نظر» است؛ ولی هدف بزرگتر، اثرگذاری روی مردمی است که آنجا حضور دارند. جتی یک نفرشان هم تغییر عقیده دهد، کار مهمی است.